کِلک ما نیز زبانی و بیانی دارد
خرّم آن روز که باز آیی و سعدی گوید: آمدی؟! وَه... که چه مشتاق و پریشان بودم
نوشته های پیشین
خرداد ۱۳۹۲
اسفند ۱۳۹۱
آن یکی پرسید اُشتر را که: «هِی!
از کجا می آیی اِی فرخنده پی؟»
گفت: «از حمّام ِ گرم ِ کوی تو»
گفت: «خود، پیداست از زانوی تو!»
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
عناوین نوشته ها
BLOGFA.COM